غزل) بشارت
جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۴:۳۵ ق.ظ
شبی که دیو جدایی به خواب خواهد شد
به دست ایزد وصلت عذاب خواهد شد
همیشه خواب افق های دور می بینم
به نزدم آمده، تعبیر خواب خواهد شد
چگونه گویم از آن چشم و رو چه ها دیدم؟
مفصّل است که خود یک کتاب خواهد شد
سیاهی شب گیسو و سرخی لب ها
خدای من! نگذار، انقلاب خواهد شد
قطار منتظران تا طلوع خواهد تاخت
دعای خسته دلان مستجاب خواهد شد...
ز خجلتش مگس سرکه محو می گردد
جهان به سایۀ بال عقاب خواهد شد
اگرچه سهم من از او به غیر گریه نبود
خوشم که سابقه روزی حساب خواهد شد
۰۰/۰۲/۱۷