تک بیت) اخوانیات 6
يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۱۸ ب.ظ
از تفریحات سالم ما در دوران تحصیل در
مقطع کارشناسی زبان و ادبیّات فارسی، یکی ش این بود که: با دوستان همکار در
انجمن ادبی دانشکده -که معمولاً سه نفر بودیم- در مسیر بازگشت از جلسه،
قرار می گذاشتیم که هرکدام یک کلمه پیشنهاد می دادیم و یکی مان -بسته به
تیزی طبعش- از آن کلمه ها یک بیت می سرود. سپس دیگران با ابیاتی بی معنا و
مفهوم، آن بیت را دنبال می گرفتند و حاصل کار می شد یک غزل مصنوعی. معمولاً
این میان تنها من بودم که شب ها می نشستم و غزل حاصله را سر و سامان داده و
تبدیل به یک غزل طبیعی می کردم و در جلسۀ بعدی می خواندم. باری، یکی از
آن گروه کلمات سه گانه، پیشنهاد دوستم آقای نیما برگشادی بود به من؛ عبارت
از: "پنجره، مالبرو، نقطه"! با این کلمات سرودم:
دست رد بر پنجره کوبیده شد، یعنی: برو! روی بازو خطّ تیغ و نقطه های مالبرو ... .
ادامه اش غزلی شد با نام "اعتراض" که در آینده -ان شاءالله- از خاطرتان خواهد گذشت.
* **من نیز پیشنهاد کردم: "برف، تمساح، خاک"! ایشان نیز سرود:
رقص تمساح از میان برف و خاک معنی مردن همین، بی ترس و باک!
۹۵/۰۸/۲۳