درسی از شیخ مرتضی آقاتهرانی
در امتحانها مسلمانی پاسخ نمی دهد؛ ایمان لازم است. امام(ره) مثال می زند: "همۀ ما می دانیم که مُرده کاری نمی کند؛ ولی باز می ترسیم. علّت این است که علم داریم، ولی ایمان نداریم". تفاوت علم و ایمان در اینجا ست. باور باعث دگرگونی رفتار ما می شود. غسّال باور دارد که مرده نمی تواند کاری کند.
شیطان در اغوای انسان گام به گام پیش می آید. خداوند در قرآن می فرماید: «واعبد ربّک حتّی یأتیک الیقین»؛ و این یعنی در عمل باید بندگی را نشان داد.
«علم رسمی سر به سر قیل است و قال
نی از آن کیفیّتی حاصل، نه قال».
جواب اصلی برای این سؤال که: " چرا از خدا می خواهیم و نمی دهد؟"، این است که : "خدا مُسرف نیست؛ نعمتهای قبلی را که به تو داده است، بخور، بعد تقاضای نعمت جدید کن. اگر از قبلی ها استفاده نکنی، خراب می شود".
امام صادق(ع) در آخر حدیث عنوان بصری، به وی فرمود: "فاطلب فی نفسک حقیقة العبودیّة". و وقتی عنوان بصری در ادامه پرسید: "و ما حقیقة العبودیّة؟"، امام(ع) فرمود: اوّلین شرط آن، اطاعت است.
پس ارزش هر محیط و هر شرایطی، در ایمان آوردن و بندگی کردن خود ما ست. اگر در دانشگاه بنده شدیم، دانشگاه خوب است؛ اگر در دانشگاه بد شدیم، دانشگاه محیط نامناسبی ست!
ممنون از زحماتتان.
مطلب بسیاز زیبا و مهمی است، ولی بند آخر کاملا قابل مناقشه است.
حقیقتی که در مورد انسان و علم و عمل او بیان شده است، را نمیتوان به هر شرایطی و هر محیطی تعمیم داد، خصوصا آنچه که در بند آخر ذکر گردیده است.
بسیار ممنون و متشکر.